۱۳۸۹ مرداد ۱۸, دوشنبه

زمین سوخته در راستای سیاست مهار



امروز در کردستان آتش زدن جنگل‏ها به پدیده‏ای روزمره تبدیل شده است که تمامی مناطق را در برگرفته و طبیعت کردستان را با بحرانی خطرناک روبه‏رو ساخته است. جنگل‏ها و مراتع سرمایه‏ی ملی محسوب شده و دولتها مسئولیت ویژه‏ای در حفاظت از آنها بر عهده دارند، همچنین مسئله‏ی حفاظت و نگهداری از طبیعت مسئله‏ای جهانی می‏باشد که هیچگونه مرز و محدودیتی نمی‏شناسد. لیکن نکته عجیب و سؤال برانگیز در رابطه با آتش گرفتن جنگل‏ها در کردستان، ارتباط آتش سوزی‏ها با جمهوری اسلامی، یعنی قدرت حاکم است. مردم منطقه بر این عقیده‏اند که این تهدید برنامه‏ریزی شده‏ای از سوی رژیم به عنوان بخشی از یک استراتژی بلند مدت‏تر است، استراتژیی که رژیم هم به عنوان راهکار دفاعی و هم مکانیسم کنترل از آن بهره می‏جوید. روندی که مدافعان محیط زیست کرد به عنوان "قتل‏عام جنگل‏ها" از آن نام می‏برند.
اما اینکه این ادعا تا چه حد صحیح و منطقی است که رژیم در پشت پرده‏ی آتش سوزی‏ها قرار دارد موضوعی حساس و دشوار است. زیرا در دیکتاتوری‏های مدرن، مستبدترین قدرتها نیز سعی می‏کنند که در نهایت پنهانکاری اهدافشان را پیگیری نموده و افکارعمومی برای آنان نیز مسئله‏ی قابل توجه است و اگر چه در مقابل آن پاسخگو نیستند و فرصت طرح پرسش را بدان نمی‏دهند لیکن از طریق تبلیغات همه‏جانبه سیاست فریب و انحراف افکارعمومی را در پیش می‏گیرند.
بدین خاطر جمهوری اسلامی با ایجاد جوی مسموم، چنین القا نموده است که توطئه‏هایش به عنوان حادثه‏ای غیرمترقبه جلوه کند. دیکتاتوری مدرن در کردستان ضمن بکارگیری متدهای نوین، سیاق‏های کلاسیک ویرانگری و امحا را نیز همچنان حفظ کرده است. به طوری که همزمان با پایان یافتن جنگ سرد و اقتدار جهان دو قطبی، در کردستان متوسل به ژنوساید می‏شدند، دشت‏ها را به کویر تبدیل می‏ساختند، چشمه‏ها را بتن‏ریزی و جنگلها را به آتش می‏کشیدند. حتی پروژه‏های مجموعه‏ای از سدهای احداثی و مهار آبهای سطحی که طی سالیان اخیر در کردستان ایران و ترکیه وارد فاز اجرایی شده‏اند نه با هدف آبادانی و شکوفایی اقتصاد اقلیمی، بلکه به قصد فشار واردساختن بر بخش دیگری از کردستان یا فاصله ایجادنمودن بین مناطق کردنشین از یکدیگر بوده است حتی در منطقه‏ای چون "حصن کیف" نابودی آثار با ارزش تاریخی منطقه را هدف گرفته است. همچنین وضعیت وخیم و خطرناک هر دو دریاچه‏ی ارومیه و زریبار، تاراج مستمر آثار باستانی و سهل‏انگاری در برابر امحاء این قبیل آثار و اماکن از سوی قدرتهای حاکم بر کردستان و علی‏الخصوص جمهوری اسلامی، پدیده‏ای واضح و مبرهن است. این قبیل رویکرد و عملکردها می‏تواند شناخت بیشتری به ما بدهد که آیا آتش‏زدن جنگل‏ها از جمهوری اسلامی بر می‏آید یا خیر؟
از منظری دیگر، تلاشهای رژیم جهت مسدودسازی مرزهای کردستان می‏باشد که سالهاست در حال انجام آن است. برای اجرایی‏نمودنش در بدو امر سعی نمودند روستاهای مناطق مرزی را از ساکنانشان تخلیه نمایند، مین‏گذ‏اری نمودند، کانال حفر کردند، دیوار حائل کشیده و به توپباران‏های مداوم دست زدند. ولی به علت اراده و استقامت مردم به هیچ یک از مقاصد خود دست نیافتند. همچنین کوهها و جنگلهای منطقه دو مانع عمده و اساسی در برابر موفقیت سیاست‏های رژیم بودند. بنابراین جهت کنترل مناطق کردستان، مین‏گذاری ، توپباران، تیراندازی به سوی افرادی که در مناطق کوهستانی تردد می‏کنند و ممنوعیت رفت‏وآمد به کوهها را در پیش گرفتند، برای جنگل‏ها نیز اقدام به آتش‏زدن آنها نمودند.
در اینجا بازهم پرسش دیگری به میان می‏آید، چرا کردستان؟! حقیقت این است که کردستان با در نظرگرفتن همه‏ی فاکتها و پارامترها، به عنوان سنگر مقابله در برابر جمهوری اسلامی خواهد ماند و همیشه نیز پتانسیلی خاص برای خیزش و رویارویی در خود نهفته دارد. این مسئله نیز دو علت اساسی دارد، نخست اراده و روحیه‏ی ملی، دوم، موقعیت جغرافیایی منطقه، که کوهستانی و پوشیده از 5 الی 6 میلیون هکتار مناطق جنگلی است. شرایطی که در صورت هرگونه قیام عمومی از سوی مردم، می‏تواند به عنوان پاشنه‏ی آشیل رژیم در آمده و آن را با مشکلات عدیده و متعددی دست به گریبان سازد. برای تبیین بیشتر آتش سوزی جنگل‏ها و ارتباط آن با هراس و امنیت رژیم، زمان آتش سوزی‏ها بیانگر حقایق بسیاری است. زیرا با روی کارآمدن احمدی‏نژاد و جدی‏تر شدن تهدیدات نسبت به ایران، نخستین آتش سوزی گسترده در کردستان به وقوع پیوست. برای مثال، بر پایه‏ی گزارش منابع طبیعی مریوان در سال 1385 بر اثر 47 مورد آتش سوزی در جنگل‏های مریوان و سروآباد، 123 هکتار از جنگل‏ها در آتش سوختند. همچنین در سال 86 بنابر اطلاعیه‏ی مشترک سازمانهای جامعه مدنی در مریوان بیش از 2500 هکتار از جنگل‏های مریوان قربانی آتش شدند. حتی به غیر از مناطق مرزی و مرکزی کردستان، اکثر مناطق جنوبی کردستان ایران نیز طعمه حریق شد به طوری که می‏توان گفت آتش سوزی‏های سال 86 حمله‏ی سراسری و فراگیر بود، در ادامه این روند، بنابر گزارش "انجمن سبز چیا" از 7 خرداد 89 تا 27 تیرماه، 120 مورد آتش سوزی اتفاق افتاده است. در یک مورد آن در منطقه‏ی دالاهو،20 هکتار از جنگل‏ها در آتش سوخته‏اند. همچنین آتش سوزی‏ها مناطق: ایلام، پاوه، نوسود، اورامان، سنندج، کامیاران، بوکان، تکاب و ... در بر گرفته است. یعنی بر اساس برآوردهای موجود بر اثر 161 مورد آتش سوزی اخیر بیش از 7000 هکتار از جنگل‏های کردستان نابود شده‏اند.
به موازات این امر، رژیم با گسیل نیروها و لشکرکشی به مناطق مرزی و توپباران روستاهای اقلیم کردستان عراق و آتش زدن جنگل‏ها و مراتع می‏خواهد هر دو سوی مرز را از ساکنانش تخلیه نموده و برای احداث دیوار حائل امنیتی مورد نظرش بسترسازی نماید.
در حالی که مقامات دولتی در مواضع رسمی خود، عدم اختصاص بودجه‏ی کافی و نبود وسایل مورد نیاز را بهانه‏ی گسترش و فراگیر بودن آتش سوزی‏ها می‏دانند اما فرماندهان نیروهای نظامی رژیم در جواب انتقادات مردمی گفته‏اند که "برای ما امنیت کشور از جنگل‏ها بسیار مهمتر است". البته این مسئله‏‏ای غریب و نادر برای کردها نیست و پیش از این نیز رژیم بعث عراق و حکومت ترکیه بدان اقدام کرده‏اند.
البته در این میان، نمی‏توان منکر آن شد که برخی مواقع به علت تعمیم نیافتگی فرهنگ حفاظت از محیط زیست در نزد بخش‏هایی از مردم، آتش سوزی روی می‏دهد اما این سهل‏انگاری‏ها بیشتر مراتع را در بر می‏گیرد. لیکن در رابطه با جنگل‏ها، هم شاهدان محلی، هم نشانه‏های برجای مانده و هم چگونگی واکنش و رفتار رژیم حاکی از آن است که اراده‏ای حکومتی پشت این پدیده قرار داشته و بر اساس طرحی تصویب شده انجام می‏گیرد. زیرا اکثر آتش سوزی‏های مناطق مرزی طی سالهای گذشته و سال اخیر در نتیجه‏ی توپباران‏های نیروهای نظامی رژیم روی داده است.
با در نظرگرفتن این واقعیت که آتش تأثیرات بسیار زیانبار و مخربی بر اکوسیستم (مجموعه جانداران و محیط طبیعی) بر جای می‏گذارد و یکی از ارزشمندترین نمودهای زندگی و سرمایه‏های ملی یک کشور را از بین می‏برد، هوشیاری، موضعگیری و تلاش برای پاسداری از طبیعت کردستان، وظیفه و مسئولیت همه‏ی افراد جامعه است. مسئله‏ا‏ی که امیدواریم با نهایت مسئولیت‏پذیری و کردستان‏دوستی به انجام برسد.

۱ نظر:

  1. سلاو کاک عارف گیان کاکه ئه وانه ی کوتت یان نوسیت هه موی دروست ،بلام مه گر ئیمه ی خه لکی کورد دزانین طبیعت چیه .من گله یه کی گه وره م هه یه :دلیم ئه ی کوردانه ی که تیکه تیکه ی ئه وخاکه تان به خوینی هه زاران شه هید راگرتوه .ئه ی بو کاته ئیواران له سیران دینه وه جنگلتان هه ر ئه وخاکه تان ده کن به زبل خانه ی تاریخ.کاک عارف ئاماریکیش له نزانم کاری خه لکه که دربینی که چون خویان بریار ده دن به مردنی طبیعت..ئه مه ی کورد تنیا خاکمان ئه وی .ئه ری گه ز خاکیکی ئازادمان هه بو چن هه زار سال دبیت کار بکه ین بو مافی طبیعتو ژن و منال و حیوان. وا تیکه لم کردووه نازانم بلیم ناراحتم یا نا؟

    پاسخحذف