۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

کرد و ترک؛

دشمن مشترک و سرنوشت همسان


31 فروردین و 3 اردیبهشت‏ماه، برای هر دو ملت کرد و ترک در ایران، معنای خاص خود را دارند. سوم اردیبهشت‏ماه 1325، هر دو جمهوری نوبنیاد کردستان و آذربایجان "پیمان اتحاد و برادری" منعقد می‏کنند تا همگام با هم به سمت تحقق اهداف و تأمین منافع ملی‏اشان گام بردارند.
روز 31 فروردین نیز سالروز فاجعه‏ی نقده است، توطئه‏ای که عوامل حکومت مرکزی با سوءاستفاده از وضعیت حساس و ترکیب جمعیتی شهر بر هر دو ملت کرد و ترک تحمیل کردند، تا خون با خون شسته شود و امکان صلح و همبستگی مبارزاتی را به تمامی از بین ببرند.
این دو رویداد تاریخی که هر کدام در مرحله‏ای بسیار حساس و سرنوشت‏ساز تاریخی به وقوع پیوسته است این مهم را به ما گوشزد می‏کنند که دو ملت تحت ستم کرد و ترک در آینده نیز در چنین موقعیت و شرایطی قرار خواهند گرفت. اما همچنانکه تاریخ اثبات نموده است آینده بر شالوده‏ی حال، تجربه از گذشته و نگاه به فردا شکل می‏گیرد. در این میان، چند قطب متفاوت وجود دارد نخست، جنبش ملی ـ دموکراتیک هر دو ملت که اکنون در کنگره‏ی ملیت‏های ایران فدرال مساعی مشترک دارند. دوم؛ عقلانیت جزم‏اندیش و ناسیونالیسم تنگ‏نظر در میان برخی گروههای هر دو ملت که عامل فاناتیسم مذهبی نیز تقویت‏کننده‏ی آن است. سوم؛ جنبش مدنی ـ فرهنگی هر دو ملت که متأسفانه با شفافیت دیدگاه‏های خویش را در این مورد ارائه نکرده و نتوانسته‏اند به شکل‏گیری گفتمانی غالب و همبسته در این خصوص یاری رسانند. چهارم؛ قدرت‏های مرکزی که اکثر اوقات عامل و اساس مشکلات، اختلافات و تنش‏های این دو ملت بوده‏اند.
واقعیت این است که ساختار برخی از شهرهای کردستان که هم تعدادشان قابل توجه است و هم از نظر موقعیت جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی در ردیف شهرهای استراتژیک کردستان قرار می‏گیرند، دارای چنین ترکیبی هستند. مردمی که توانسته‏اند به قدمت تاریخ همزیستی و همسایگی‏اشان، تبادل فرهنگی و روابط گسترده‏ی فامیلی نیز برقرار سازند. البته این هرگز به معنای انکار حوادث تلخ و دلخراش شهرهای نقده و قروه در بدو انقلاب 57 نیست. بدین علت برآورد دقیق و خوانش منتقدانه گذشته و تشخیص عوامل روی دادن این حوادث، درمان زخم‏های کهنه ناشی از این رویدادها از طریق سخن گفتن از حقایق وقت و معرفی عاملان اصلی و برپاکنندگان این جنگ‏ها که قبل از هر چیزی عقلانیت غیردمکراتیک و عدم روحیه‏ی مداراجویانه بوده است، می‏تواند مانعی بر سر راه هرگونه تندرویهایی از این دست در آینده باشد. رژیم‏های حاکم بر ایران همیشه سعی کرده‏اند که وضعیت‏های خاص و تنش‏های ملی را به گونه‏ای کنترل شده مصادره به مطلوب و هدایت نمایند تا از این طریق ضمن ممانعت از اتحاد و مبارزات ملتها، با مطرح ساختن و بازتولید خصومت و ترس‏های بی‏اساسشان از همدیگر، گونه‏ای از رقابت غیرطبیعی و متعصبانه را در میانشان رواج دهند. مسئله‏ای که بدون تردید هم تضمین کننده‏ی ماندگاری جباریت آنان و هم به طور غیرمستقیم کنترل گروههای مختلف را برایشان ممکن می‏سازد. حتی آنگونه که اسناد و تجارب موجود نشان می‏دهد در این قبیل شهرها از طریق خود ملیتها، در مقابل رشد و شکوفایی فرهنگی ملتهای ساکن مانع‏تراشی می‏کنند. بنابراین شاهد آنیم در این شهرها هویت ملت حاکم و سمبل‏های فرهنگی قدرت سلطه نمود چشمگیری دارد.
یکی دیگر از پروژه‏های دولت در این شهرها برای استمرار رقابت ناسالم میان ملیتها، اعمال تبعیض ملی به طور گسترده است. بنابراین در شهرهایی از کردستان که ترک‏ها، اقلیت ساکن هستند اکثریت مسئولیت‏های اداری شهر در ید آنان می‏باشد تا مردم به جای قدرت ‏مرکزی، اعضای ملت دیگر (ترک‏ها) را سرچشمه‏ی مشکلات بدانند. لیکن در شهرهای ترک‏نشین ایران کنشگران هویت‏طلب ترک و فرهنگ اصیل آنها روبه‏روی سبعانه‏ترین سرکوب‏ها و تنگناها قرار دارند.
به دلایل فوق‏الذکر ضروریست هر دو ملت کرد و ترک ساکن در شهرهای کردستان ایران، بویژه روشنفکران و فعالان مدنی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هر دو ملت تحت ستم با روشنگری و آگاهی‏بخشی به افکار‏عمومی، سیاست‏های عوامفریبانه و خوداستثماری استثمارگران حاکم را نقش بر آب نمایند. زیرا موفقیت کرد و ترک در دشمنی یکدیگر نیست و با مانع‏تراشی و ممانعت از امورات و فعالیتهای همدیگر، هرگز به جایی نخواهند رسید و سرانجام شکافی عمیق در میان هر دو ملت بوجود خواهد آمد. شکافی که پرکردن و جبران مافات آن در کوتاه مدت، دشوار و گاهاً غیرممکن خواهد بود. از طرف دیگر، پیشرفت‏های ملی هر یک از ملتهای کرد و ترک و تحقق حقوق ملی و انسانی هر کدام از آنان، متضمن و عامل موفقیت ملت دیگر است و دستاوردهای هیچکدامشان تهدیدی نسبت به موجودیت و حاکمیت دیگری نیست. هر دو ملت باید به این اقناع برسند که ترکیب جمعیتی بعضی از شهرهایمان چند ملیتی است و با وجود تفاوتهای موجود میانمان، دارای سرنوشتی مشترک می‏باشیم. درک و نگرشی که تنها از راه دیالوگ، همبستگی، هم‏آوایی درونی خود و احترام به دیگری، یعنی قبول تلرانس و رشد سطح فرهنگی افراد جامعه میسر می‏گردد.
موضعگیری غیرمتمدنانه و شووینیستی از طرف هر گروهی، از سویی تحریک و حمایت رژیم را با خود دارد و از سوی دیگر، برآیند عقلانیت بیمار و عقب‏ماندگی فرهنگی بخشی از ساختار جمعیتی هر دو ملت است که بسیاری وقتها همدیگر را دشمنان اصلی یکدیگر دانسته و همچون ابزار تحت امر قدرت حاکم رفتار کرده‏اند. برای بنیادنهادن و ترسیم آینده، مناسبترین مکانیسم، مکانیسم دمکراتیک است. راهکاری که حزب دمکرات کردستان ایران در برنامه خویش تصویب نموده است، یعنی؛ همه‏پرسی و مراجعه به آرای مردم این مناطق، برآیند‏ی که بر اساس بنیان‏ها و معیارهای جغرافیایی، ملی و خواست اکثریت ساکنین تعیین می‏گردد.
بنابراین لازم است گفتمانی مشترک، کردی ـ ترک، که بر اساس احقاق منافع مشترکمان باشد، طرح و شکل بگیرد. زیرا در برابر دشمنی مشترک، انتخاب سیاست و متدی همراستا، اصلی‏ترین گام برای پیروزی است. حرکتی که اپوزیسیون دموکراتیک هر دو ملت به عنوان نمایندگان سیاسی‏اشان در خارج کشور و فعالان داخلی به عنوان نمایندگان فرهنگی‏اشان، با شکل دادن به گفتمانی مشترک و دموکراتیک، به شکل‏گیری افکارعمومی و فرهنگ مدارا و همزیستی مسالمت‏آمیز، یعنی پلورالیسم و تلرانس یاری رسانند.
حرکتی که می‏تواند فردایی فارغ از دشمنی و مملو از آشتی را برایمان به ارمغان بیاورد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر